داده
تکیه
یکی
خسته به دیوار
سایه
ای نا آرام
شبهی
ناموزون
از
دار.
زیر
پایش
نفس
سرد زمین
در تب و تاب
ناهموار.
در
خیال تر باد
چک چکِ
ثانیه در
ذهن چنار
می طراود
اندک، اندک
از
افق
ریزش نور
بوی بهار.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر