هژبرمیرتیموری
صفحات
صفحهٔ اصلی
پاره متن های کوتاه
غیر موزون
داستان وحشی
شوهر ایدآل
آلبوم خیال
بومی سروده ها
مجموعه قصه سیکل
ترجمه
کوهدشت نامه
مجسمه ها
نقاشی
بودن یا نبودن
پاره متن ها
رمان - ونوسی در غبار
۱۳۹۲ بهمن ۲۵, جمعه
وقتی که رفتی
باد، در فراق موهایت
به خود می پیچید
دیوانه وار
و کوچه، پژواک قدم هایت را
از دیوارها تمنا می کرد
من و کوچه و باد
نبودنت را تا صبح
در بغض ماه گریستیم...
هژبر
2004
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر